اطلاعات مفید

رشد نوزاد توانبخشی نوزاد

رشد نوزاد توانبخشی نوزاد

رشد نوزاد توانبخشی نوزاد (Infant development, infant rehabilitation)

اگرچه بارداری و تولد فرآیندهای خوشحال کننده ای هستند، اما برخی از عدم قطعیت ها را نیز شامل می شوند. برخی از نوزادان ممکن است به دلیل هرگونه مشکل سلامتی در رحم، هنگام تولد یا پس از تولد در گروه خطر قرار گیرند. اصطلاح نوزاد خطرناک برای نوزادان در این شرایط استفاده می شود. یک نوزاد پرخطر را می توان به صورت چند قلویی، نوزاد مادری با فشار خون بالا، کودکی که در حین تولد از اکسیژن محروم شده یا نوزادی که نارس به دنیا آمده است، تعریف کرد. بلافاصله پس از تولد، انتظار می رود که نوزادان در معرض خطر فرآیندی را برای بررسی اینکه آیا مغز عملکردهای کافی دارد، تشخیص داده و درمان را با توانبخشی نوزاد آغاز کنند.

مهارت های ذهنی، حرکتی و حسی و رشد مغزی نوزاد بررسی می شود و تشخیص داده می شود. پس از تشخیص، نوزادان در معرض خطر برای درمان اولیه به توانبخشی منتقل می شوند.

در توانبخشی نوزادان، کفایت عملکردهای مغزی نوزاد بررسی می شود. در دوره نوزادی از روش ارزیابی حرکتی خود به خودی به صورت ارزیابی حرکات نوزاد با مانیتورینگ تصویری تا هفته 56-58 و حتی تا 60 هفتگی استفاده می شود. این نرم افزار می تواند اطلاعاتی در مورد اینکه آیا رشد مغز کودک از نظر عملکردی صاف و کافی است یا خیر، ارائه دهد. با بررسی رشد نوزاد تازه متولد شده در پرتو داده های به دست آمده، می توان با اولین ارزیابی مشکل سلامتی موجود را درمان کرد.

چرا توانبخشی نوزاد پرخطر مهم است؟

3 سال اول نوزادان دوره ای است که مغز بسیار سریع رشد می کند و سیستم عصبی حرکتی به بالاترین سطح خود می رسد. از دوران نوزادی تا سن 3 سالگی، رشد سریع مغز و تغییرات در سلول های عصبی رخ می دهد. ظرفیت مغز برای رشد و تغییر در دوره طلایی خود بین 0-3 سالگی است.

با توانبخشی نوزادان، نوزادانی که با هر خطری متولد می شوند را می توان با دقت بیشتری تحت نظر داشت. یافته های غیر طبیعی تشخیص داده می شود و در صورت لزوم، نوزاد بلافاصله به توانبخشی منتقل می شود. بنابراین، بهبود سریع رشد مغز و عملکرد نوزاد در سنین 0-3 سالگی با محرک های خارجی قابل دستیابی است.

مغز نوزاد در رحم چگونه رشد می کند؟

اندامی که در رحم با سرعت بیشتری رشد می کند و بر سیستم اسکلتی عضلانی و ادراک و حواس تسلط دارد، مغز است. به طوری که تقریباً 50 تا 60 درصد انرژی تولید شده توسط بدن در دوران جنینی فقط برای رشد مغز مصرف می شود.

رشد مغز کودک، که در دوران بارداری شروع به کسب بسیاری از مهارت ها و عادات حرکتی می کند، فرآیند بسیار مهمی است. مغز کودک که به سرعت در حال رشد است، مهارت های زیادی مانند بویایی، شنوایی و مهارت های حرکتی را در دوران بارداری می آموزد و شروع به رشد می کند.

مادران فقط می توانند حرکات نوزاد خود را از 15 تا 16 سالگی شروع کنند. بعد از یک هفته شروع به احساس کردن می کند. در واقع اولین حرکات در ماهیچه های بازو و پای نوزاد در رحم مادر در ماه پنجم تا ششم بارداری اتفاق می افتد. در هفته ها اتفاق می افتد. با تکثیر سلول های عصبی در مغز، سیگنال ها و الکتریسیته تولید می کنند. حتی اگر مادر آن را احساس نکند، در سونوگرافی می توان مشاهده کرد که نوزاد در رحم در هفته هفتم شروع به حرکت می کند. کودک در هفته نهم شروع به حرکت دست ها و پاهای خود می کند و در هفته دهم شروع به لمس طناب جفت و حرکت انگشتان خود می کند. 11-12. ماهیچه های مربوط به بلع و جویدن در یک هفته رشد می کنند. 17-18. اندام شنوایی در هفته اول رشد می کند و کودک در هفته نوزدهم صداها را می شنود.

اولین صداهایی که کودک می شنود صداهایی است که از قلب، روده و جریان خون مادر می آید. نوزاد می تواند صدای این جریان خون، هیجان، ترس و افزایش فشار خون مادر را حس کند و به آن واکنش نشان دهد. به یک معنا، نوزاد تمام تغییراتی را که مادر در رحم مادر تجربه می کند، احساس می کند.

در عین حال، طبق تحقیقات انجام شده در خارج از کشور، نوزادان صداهایی را که در رحم شنیده اند فراموش نمی کنند و می توانند پس از تولد به این صداها واکنش نشان دهند. این می تواند هشدارهای معمول از دنیای خارج را تشخیص داده و آنها را در حافظه خود ذخیره کند. می تواند حافظه اخیر را در رحم یاد بگیرد. زمانی که در رحم مادر است، صدای مادرش را می آموزد و می تواند آن را از صداهای دیگر تشخیص دهد. وقتی به دنیا می آید بیشترین آرامش را با صدای مادرش می گیرد.

نوزادان می توانند صدای پدرشان را درست مانند صدای مادرشان در حالی که در رحم هستند یاد بگیرند و آن را از صداهای دیگر تشخیص دهند. اگر پدر هر روز با نوزاد در رحم صحبت کند، نوزاد پس از مدتی صدای پدرش را یاد می گیرد. نوزادی که در رحم با صدای پدرش روبرو می شود، پس از تولد با صدای پدرش آرام می گیرد. به خصوص بعد از هفته هفدهم، پدران می توانند هر روز با نوزادان خود تماس بگیرند و خود را معرفی کنند. با این روال، سازگاری کودک با پدر پس از تولد آسان تر خواهد بود.

مراقبت از مادر در دوران پس از زایمان چگونه باید باشد؟

اساس توانبخشی نوزاد، سلامت مادر و پیوند ایجاد شده بین مادر و نوزاد است. وقتی نوزاد به دنیا می آید، هنوز بخشی از مادر است. همان توجهی که به نوزاد نشان داده می شود باید به مادر نیز باشد. قدرت مادر به طور مستقیم بر مراقبت، ایمنی و رشد کودک تأثیر مثبت می گذارد.

برای اینکه یک مادر جدید از تجربه روان پریشی پس از زایمان جلوگیری کند، حلقه نزدیک او باید مراقبت و حمایت لازم را انجام دهد. مادر باید در طول فرآیند شیردهی مثبت و حمایت کننده باشد. اگر مادر دچار افسردگی پس از زایمان شود، نمی تواند به درستی از کودک خود مراقبت کند.

در طول فرآیند توانبخشی و مراقبت از نوزاد، مهم است که مادر و همچنین نوزاد در سلامت کامل باشند و نیازهای جسمی و روحی او برآورده شود. مادر باید با نوزاد تازه متولد شده خود وقت بگذارد، تماس چشمی داشته باشد و از او مراقبت کند.

تغییرات هورمونی در دوران بارداری در دوران نفاس ادامه می یابد. خانواده نزدیک باید این تغییرات را عادی بپذیرند، مسئولیت مادر پس از زایمان را در قبال کارهای خانه کاهش دهند و از نظر عاطفی از او حمایت کنند. در طول دوره پس از زایمان، حمایت همسر برای مادر برای عادت کردن به روال جدید و داشتن دوره توانبخشی راحت تر نوزاد مهم است. حمایت از مراقبت از نوزاد و کارهای خانه می تواند به مادر کمک کند. رشد و مراقبت از نوزاد فرصت خوبی برای ارتباط و پیوند بین پدر و نوزاد است.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.